گروه علمی حقوقی (یگانه دادگر) دادگران جنایی آینده ارائه میکند
متن کارگاه لایحه نویسی و شکواییه نویسی
سخنرانی دکتر مهدی یگانه
برای دریافت فایل پی دی اف بر روی عبارت دانلود کلیک نمایید.
بسمه تعالی
کارگاه آموزشی گروه حقوق - دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهر
کارگاه شکواییه نویسی و لایحه نویسی با موضوع جرایم علیه اموال و مالکیت
"یک دفاع مفید و موثر به مراتب بهتر است از یک دفاع با شکوه،بلیغ و فصیح،ولی غیر مفید"
بسیاری از افراد علاقه شدیدی نسبت به شغل وکالت دادگستری ابراز می دارند و خیال می کنند ذوق و قریحه ی این کار را دارند ولی معلوم نیست که استعدادلازم برای موفقیت در این شغل را هم دارا باشند.بنابراین خوب است بدانیم شرایط و اوصاف اساسی را که به یک وکیل دادگستری اجازه میدهد تا با تکمیل و پرورش آنها کسب موفقیت بکند چیست.
1.استعداد ذاتی و طبیعی :یک وکیل استعداد سخنوری و نفوذ کلام بسیار لازم و ضروریست،زیرا برای آنکه وکیلی بتواند حرف خود را به قاضی بفهماند و به او بقبولاند ،کافی است که در گفتار خود دقیق،ساده و فصیح،صدیق،با علاقه باشد و افکار،عقاید و استدلالات خود را با وضوح کامل و به شکل پسندیده و جالب و موثری بیان نماید.
1.1 .قوت استدلال: برای آنکه بتواند دعوی را با استحکام و استواری کامل طرح کند.
1.2. قدرت تخیل و ابتکار : به منظور آنکه در مورد لزوم به فوریت بتوان دلایل جدید کشف کند و جریان دعوی را تغییر دهد
1.3.قابلیت استنتاج: برای آنکه بهتر بتوان نقاط اصلی و حساس پرونده را استنباط و استخراج کند.
1.4.داشتن طبع نقادی: برای آنکه به موثر بتوان در مقابل استدلالهای حریف به مبارزه پرداخت.
1.5.نرمش و گسترش فکر : برای آنکه وقت محاکمه و مباحثه بتوان حملات حریف را تحمل کرد و در مواقع لزوم با یک جهش فکری،مسیر دعوی را به نفع خود تغییر داد.
2. جسارت،شهامت و شجاعت خاص توام با رعایت اصول اخلاقی
3.داشتن اطلاعات عمومی و اطلاعات حقوقی قوی ،چرا که استعداد ذاتی یک وکیل دادگستری به وسیله اطلاعات عمومی وسیع و مطالعات حقوقی عمیق تکمیل میگردد.
4.قدرت کار و پشتکار در پیگیری پرونده های حقوقی متعدد
5. وقت شناسی 6. علاقه به شغل وکالت
قسمت اول : شکواییه نویسی (ساختار شکواییه و اصول و قواعد لازم الرعایه در شکواییه)
ارائه شکواییه در امور کیفری مستلزم رعایت اصول و قواعدی است که چنانجه آن قواعد به هنگام طرح شکایت رعایت نگردند،حسب مورد موجبات قرار منع تعقیب،امتناع از رسیدگی،عدم صلاحیت و ... میگردد که در جهت شناسایی آن اصول و قواعد ضمن بیان ساختار شکواییه مهمترین نکات کاربردی لازم در اینخصوص ارائه میگردد.
نام و نام خانوادگی 1. از حیث ذی سمت بودن شاکی
کاربرد دارد.
و نام پدر شاکی
2. از حیث موارد رد دادرس بودن کاربرد دارد."موضوع ماده 46 ق.آ.د.ک "
توضیحا اینکه: 1.باید توجه داشت که شاکی در طرح شکایت ذی سمت است یا خیر.بنابراین اگر شاکی در طرح شکایت سمتی نداشته باشد،هم خود وی و هم وکیل وی حق طرح شکایت را نخواهند داشت.بعنوان مثال اگر پدری از جانب فرزند کبیر و رشید خود طرح شکایت نماید،یا اگر کسی بدون داشتن پروانه وکالت رسمی،با داشتن وکالت اداری از شخصی،به وکالت آن شخص در دادگاه طرح شکایت نماید،قرار امتناع از رسیدگی صادر میگردد.
2.نام و نام خانوادگی در فرضی که رسیدگی به شکایت از لحاظ صلاحیت دادگاهها مشکلی نداشته باشد،صلاحیت مقام رسیدگی کننده را مشخص میکند.چرا که وچود قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم از هر طبقه بین طرفین دعوا و قاضی رسیدگی کننده معلوم میگردد و این امر از موارد رد دادرس خواهد بود و آن قاضی نباید به آن پرونده رسیدگی کند.
تاریخ تولد: اهلیت شخص شاکی را در طرح شکایت
مشخص میکند.
در جرایمی که تعقیب آن منوط به شکایت شخص زیان دیده از جرم است،شخص باید اهلیت داشته باشد.(رویه قضایی دادگاهها فرد دارای 18 سال را دارای اهلیت میداند)بنابراین در صورتی که فرد هنوز به سن 18 سال نرسیده باشد،خود نمیتواند طرح شکایت کند ،بلکه ولی و قیم وی باید نسبت به طرح شکایت اقدام کنند.
بنابراین اگر مجنی علیه پسر یا دختر صغیر باشد،ولی یا قیم او و در صورتی که دختر کبیر و باکره باشد هم خود او و هم ولی او میتوانند طرح شکایت نمایند. مادر ،تنها در صورت عدم پرداخت نفقه فرزند مشترک توسط زوج،میتواند طرح شکایت کیفری ترک انفاق نماید.
سن متهم: از حیث صلاحیت ذاتی و شخصی
دادگاهها کاربرد دارد.
با این توضیح که مشخص میکند که پرونده میبایست در دادگاه اطفال رسیدگی شود یا خیر و ملاک در این مورد سن شناسنامه ای متهم در زمان ارتکاب جرم می باشد.
موضوع شکایت: 1. از
حیث تعیین صلاحیت ذاتی محاکم کاربرد دارد.
2.تعیین میکند که عمل ارتکاب جرم است یا خیر.
توضیحا اینکه :1.موضوع شکایت ،محدوده رسیدگی و صلاحیت ذاتی محاکم را منطبق بر ماده 5 و تبصره ماده 4 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری و قوانین خاص دیگر مشخص میکند.به گونه ای که اگر موضوع شکایت اشتباه نوشته شود ،موجبات تغییر صلاحیت دادگاهها را فراهم خواهد کرد و ممکن است در پایان منجر به صدور قرار عدم صلاحیت گردد.
2.از سوی دیگر تعیین میکند که عمل ارتکابی جرم است یا خیر.بنابراین در زمان طرح شکایت باید دقت شود که عمل ارتکابی جرم است یا خیر و لازمه این امر اشراف کافی به مباحث کیفری است. بعنوان مثال اگر یک شاکی برگه شکواییه ای را بنویسد و موضوع جرم را ایراد ضرب و جرح عمدی اعلام کند و در توضیحات بنویسد در حالی که پشت چراغ قرمز بودم ،یک راننده با سرعت آمد به خودروی وی برخورد کرد و موجبات خسارت را وارد آورد،چون ضرب و جرح عمدی رخ نداده و منجر به آسیب بدنی نگردیده است ،جرمی رخ نداده و صرفا دعوی حقوقی خسارت میباشد.لیکن اگر عمدا این کار را کرده باشد ،به جهت عدم وارد آمدن آسیب،جرمی علیه تمامیت جسمانی اشخاص نیست بلکه جرم تخریب کیفری علیه اموال متعلق به دیگری میباشد(در صورت اثبات سوءنیت و عمدی بودن عمل متهم)
تاریخ وقوع جرم: 1.قانون حاکم در زمان وقوع جرم راتعیین میکند.
2.محدوده ی
شمول مرور زمان جرم ارتکابی را تعیین میکند.
3.ادعاهای
بعدی مبنی بر مجنون بودن مرتکب در زمان ارتکاب جرم را تعیین میکند.
4.تاریخ شروع محاسبه ضرر و زیان ناشی از جرم را مشخص میکند.
5.قواعد مربوط به تغلیظ دیه در ماههای حرام را مشخص میکند.
محل وقوع جرم: از حیث صلاحیت محلی کاربرد دارد چرا که بسیاری
از اوقات صلاحیت بر مبنای محل وقوع جرم ارزیابی میشود.
لازم و ضروریست که یک حقوقدان در طرح شکایت اولا آشنا به عناصر مادی جرایم و شرایط و اوضاع و احوال لازم برای تحقق جرایم باشد تا موضوع جرم راتعیین نماید و ثانیا در این راستا علاوه بر اشراف بر مواد قانونی جرایم علیه اموال میبایست قواعد مربوط به صلاحیت محلی دادگاهها موضوع مواد 51 تا 61 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری را بداند.
بعنوان مثال عنصر مادی جرم خیانت در امانت عبارت است از تصاحب،استعمال،مفقود و تلف نمودن مال مورد امانت به قصد اضرار به مالک و متصرف قانونی؛که ممکن است این عناصر مادی حسب مورد در شهرهای مختلف رخ دهد.مثلا مال امانی در گنبد تحویل داده شده باشد ولی در آزادشهر تلف شده باشد،بنابراین به ظاهر گنبد صالح به رسیدگی است اما در واقع به جهت آنی و مقید بودن جرم خیانت در امانت ،دادگاه تحقق عنصر مادی یعنی آزادشهر میباشد.
مشخصات و نشانی مشتکی عنه : 1. از حیث ابلاغ و
فرایند جلب کاربرد دارد.
2.در تشخیص صلاحیت شخصی کاربرد دارد.
اینکه فرد مثلا روحانی است بنابراین باید به اتهام وی در دادگاه ویژه روحانیت رسیدگی شود.
دلایل و مدارک : بررسی کنید بر ادعای خود دلیلی
دارید یا خیر(اقرار،شاهد شرعی،قسامه،سندو...)چراکه دادگاهها مامور به ظاهر هستند و
به شکایات و ادعاهایی ترتیب اثر میدهند که مدلل باشد.
قسمت دوم :طریقه تنطیم و تهیه لایحه در دعاوی کیفری
الف: حدود و محتویات لایحه دفاعی: برای آنکه بتوان یک امر کیفری را به سهولت در یک لایحه دفاعی مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار داد باید هریک از مطالب و مسایل را در حدود و محل مخصوص خود در لایحه دفاعیه گنجاند.و در ایین راستا معمولا در پرونده های مهم یک لایحه دفاعی شامل چهار قسمت مشخص و متمایز از یکدیگر میباشند.اول :مقدمه دوم: خلاصه جریان پرونده وسوابق امرسوم:بحث درماهیت موضوع واستدلال چهارم : استنتاج(نتیجه).
اما معمولا در دعاوی کیفری بر خلاف دعاوی حقوقی که غالب مشخصی دارند و وکیل میتواند جریان جلسه دادگاه را پیش بینی کند،این پیشبینی امکان ندارد زیرا غالبا اتفاق میفتد که با یک عبارت یا شهادت غیر منتظره ، و یا نقل یک حادثه فراموش شده به کلی مسیر دادگاه تغییر میکند .به همین دلیل وکیل قادر نخواهد بود تنها در دفتر خود بنشیند و به کمک اندیشه و تخیل و تفکر تمام وقایع را پیش بینی کند و به فراخور آن لایحه دفاعیه خود را از قبل تنطیم و آماده کند.بنابر این در پرونده های کیفری نگارش یک لایحه خوب که منتهی به نتیجه دلخواه گردد مستلزم رعایت نکات حایز اهمیت زیرین است.
1. برای نوشتن یک لایح خوب ضروریست از قبل به دقت اوراق پرونده را مطالعه کرد و حتی چندین بار قرائت پرونده را تکرار کرد.
2. .نکات کلیدی ،مهم و حساس پرونده را یادداشت برداری کرد و به حافظه سپرد.
3. .سپس از موکل دعوت کرد و راجع به حوادث و موارد شکایت یا اتهام تحقیق کرد و او را وادار کرد هر چه میداند و میتواند در مورد موضوع توضیح دهد.
4. صورتجلسات بازپرسی و دادیاری و سوالاتی که از متهم شده را بایستی مورد مداقه قرار داد تا از قصد و نظر نماینده دادستان در جلسه دادگاه آگاه شد.
5. .باید قبل از محاکمه عمیقا تفکر و اندیشه کرد و مورد را با موارد قانونی تطبیق داد و تحلیل لازم را انجام دادو طرح اولیه دفاع و بهترین طریق دفاع را انتخاب کرد.برای موفقیت در این منظور بایدکلیه دلایل و مدارک احتمالی که در دادگاه علیه موکل ممکن است بکار رود را پیش بینی کرد و قبلا خود را برای دفاع و پاسخ گفتن به هریک از آنها آماده کرد.
6. مهمترین قسمت استدلالات قانونی است بنابراین مطالب با توجه به استدلالات و مستندات قانونی فصل بندی شود.مثلا قسمت اول :ارائه ادله عدم مالکیت متهم قسمت دوم: ارائه ادله و مدارک مالکیت موکل قسمت سوم: ارائه ادله قانونی احراز مجرمیت متهم (مستدلا و مستندا به مواد قانونی)
قسمت چهارم اگر بعنوان وکیل متهم هستید ارائه ادله عدم احراز مجرمیت موکل
7.چنانچه به عنوان مثال دلیل موجود در پرونده شهادت شهود است،مطابقت دادن و عدم انطباق اظهارات شهود در طول رسیدگی منطبق با مواد 177تا200 قانون مجازات اسلامی 92 از نکات بسیار مهم در لوایح کیفری است.بع عنوان مثال میتوان در راستای جرح و تعدیل شهود با نقل نقاط ضعف اخلاقی و یا سوابق سو زندگی شاهدین طرف مقابل آنها را مورد جرح و تعدیل قرار داد یا با تطبیق گفته های قبل و بعد شهود آنها را به چالش کشید،یا با ارائه شهود و محتویات پرونده تناقض گویی آنها را ثابت نمود.
8.تعداد شهودی که واقعه مجرکانه ر دقیقا دیده اند مورد بررسی قرار گیرد چرا که قانونگذار در ماده 199 قانون مجازات اسلامی 92 نصاب کلیه جرایم تعزیری را (خصوصا علیه اموال )را دو نفر شاهد مرد دانسته است بنابراین چنانچه در پرونده شاهدین مقابل کمتر از نصاب معینه بود ایراد گرفته شود و از عداد دلایل طرف مقابل خارج شود.
9.چنانچه بعنوان وکیل شاکی هستید،چنانچه نصاب شاهدی شما کمتر از نصاب معینه بود سعی کنید پرونده را به سمت اقرار مرتکب،یا با بررسی ادله و مدارک و امارات قضایی پرونده را به سمت علم قاضی و اقناع وجدانی وی سوق دهید تا بتوانید از این رهگذر حق موکل خود را بگیرید.
10.گاهیاوقان در پرونده کیفری نه شاهدی وجود دارد و نه اقرار مرتکب،اما حسب اوضاع و احوال لازم برای ارتکاب جرم ،سوء نیت فرد احراز میگردد.
به عنوان مثال در جرم صدور چک پرداخت نشدنی(چک به تاریخ روز)سوء نیت صادر کننده چک مفروض می باشد و اینجا نیازی به شاهد و دلایل دیگر نیست و تنها با اثبات به روز بودن چک(که با توجه به اصالت الصحت اصل بر به روز بودن چک است مگر طرف مقابل مدت دار بودن آنرا ثابت کند)جنبه کیفری آن ثایت میگردد.
مثال دیگر اینکه در ممانعت از حق ،مثلا فردی مغازه ای را که با شخص دیگری قرار داد دارد وباید شش ماه دست یک نفر و شش ماه دست دیگری باشد،در مهلت مقرر تحویل نمیدهد تا شخص شریک از منافع آن استفاده کند،اینجا نیاز به دلیل و مدرک دیگری نیست بلکه چنانچه در محکمه از تحویل ملک خودداری کرد سوء نیت وی محرز و جرم ثایت میگردد.
11.لایحه خوانا نوشته شود و ترجیحا تایپی باشد.
12.از نوشتن نکاتی که ربطی به پرونده ندارد خودداری گردد.
13. .سعی شود کل مطلبی که از قاضی میخواهید خلاصه،دقیق و با فونت درشت تر در ابتدای لایحه بنویسید مثلا:
احتراماً محضر دادگاه محترم تصریح می دارد،عرایض اینجانب مهدی یگانه وکالتاً از جانب آقا-خانم ....بعنوان شاکی در پرونده بایگانی شماره.....دایر بر ممانعت از حق و ایجاد مزاحمت ملکی متهم ..... که بر ابتنای کیفرخواست اصداری از دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان گنبد کاووس،مجرمیت وی محرز میباشد،به حضور تقدیم میگردد که مانحن و فیه؛رجاء واثق دارم، مراعات قانون،مبذول خواهدگرفت.
با توجه به ماده 690 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 و تبصره یک آن که دلالت بر مجازات مرتکب ممانعت از حق و رفع ممانعت از حق یا اعاده وضع به حالت سابق و متوقف ماندن عملیات متجاوز تا صدور حکم قطعی دارد، ادله و مدارک محق بودن موکل و ادله احراز مجرمیت متهم که به شرح زیرین تقدیم میگردد و با توجه به قرار مجرمیت متهم و کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب خصوصا اینکه مکررا از تحویل مغازه در موعد مقرر ،جهت بهره برداری از منافع آن توسط موکل خودداری مینماید ،سوء نیت متهم مفروض لذا تقاضای صدور حکم بر محکومیت مرتکب و تحویل مغازه به موکل تا صدور حکم قطعی و تعیین تکلیف نهایی مورد استدعاست.
14.در پرونده های کیفری با توجه به پیش بینی جهات ارفاق آمیز و تخفیفی بسیار برای متهم،در پایان حسب مورد ضمن قبول یا عدم قبولی اتهام،به شرح زیرین در یک بخش جداگانه ی تمهیداتی تقاضای تخفیفات و ارفاق های لازم را از دادگاه نمایید.
بخش سوم :تمهیدات
چنانچه دفاعیات اینجانب را ناکافی تشخیص دادید؛ امری که بیش از این در توانم نیست تا برای احراز و اثبات بیگناهی موکل خویش، دلیلی بیاورم؛ و با عنایت به اینکه اکنون تمامی انگشتهای اتهام، خواه ناخواه، به طرف موکل بنده نشانه رفته است؛ لذا،از حضرتعالی تقاضا دارم موکل بنده را یاری فرمایید و خواستار این مهم هستم که حضرتعالی نسبت به موکل بنده مساعدت نموده و تصمیمی اتخاذ نمایید تا که بتوانند ارادهی بر اصلاح رفتاری ـ عملکردی خویش را به منصّه ظهور و بروز برسانند.
با فرض عدم احراز صحّت و سقم اظهاراتِ یاد شدهی فوق،بنا به اظهارات و توضیحات ذیل،و با توجه به اینکه قانونگذار درمواد قانونی تعزیرات حکم به محکومیت به جزای نقدی را تجویز نموده اند؛و در قانون جدید با توجه به انگاره های جرم شناسانه و جنبه بازسازگاری اجتماعی موجبات صدور حکم به مجازاتهای تکمیلی و مجازاتهای جایگزین حبس و تاسیس حقوقی تعویق و تعلیق تعقیب با شرایط جدید و متفاوت را پیش بینی نموده است، از قاضی محترم پرونده مستند به موارد مورد اشاره در ذیل،حسب مورد تقاضای مساعدت و تخفیف یا تبدیل مجازات وتعویق یا تعلیق ،یا مجازاتهای جایگزین و النهایت صدور رای با رأفت اسلامی را نسبت به موکل خویش دارم.
الف ـ با عنایت به وضعیت معیشتی همسر و فرزند ایشان ب ـ با عنایت به اینکه موکل بنده خود به اندازهی کافی نادم و پشیمان گشته و هر دستوری را که دادگاه محترم اتخاذ نمایند به گوش دل خریدارند.
ج ـ با عنایت به اینکه با مراجعه به شاکییان محترم، آنها رضایت خود را اعلام نموده اند
دـ با عنایت به اینکه هم اکنون برای بار آخرهم که شده،نیازمند دستگیری و یاری بوده و در راستای بازگشت به زندگی و از نو شروع کردن یک زندگی خوب،به دنبال یک فرصت میباشند؛
موفق و پیروز باشید"مهدی یگانه"
www.yeganehdadgar.ir یگانه دادگر